دسته بندی سایت
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
برچسب های مهم
آمار بازدید سایت
پیوند ها
تخیف ویژه - 20% تخیف
فروشگاه اینترنتی بی کرانه در نظر دارد تعدادی از محصولات خود را با تخفیف ویزه 20% به کاربران ارائه نماید.
برای دریافت کد تخفیف هر یک از محصولات زیر عدد مورد نظر را به شماره 09158071303 ارسال نمایید.
نکته : تاریخ اتمام این تخفیف فقط تا پایان 6 آبان 1395 (به مدت 10 روز ) می باشد.
1 - بانک شماره موبایل ایرانسل به تفکیک شهر برای تبلیغ در تلگرام : ارسال عدد 1
2 - دانلود نرم افزار مترجم سخنگوی ویرا : ارسال عدد 2
3 - دانلود ده میلیون ایمیل فعال + نرم افزار فارسی ارسال ایمیل گروهی : ارسال عدد 3
4 - آموزش دریافت شارژ رایگان ایرانسل و همراه اول و رایتل و تالیا : ارسال عدد 4
منتظر تخفیفات بعدی ما باشید
فروشگاه اینترنتی بی کرانه
www.BKARANE.ir
bkarane@mihanmail.ir
09158071303
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
نمایش جدیدترین ویدئو و كلیپ های سایت آپارات - aparat
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو :
آپارات, aparat, ورزش 3, فوتبال 3, رقص, دوربین مخفی, س, کس, کردن, عشق ممنوع, سوتی, آموزش رقص, ایمان کیوانی, قهوه تلخ, دعوا, ستایش, پارتی, سرویس اشتراک ویدئو, سک, کلیپ,
پرچمدار علمدار حسین (ع)
حتما بخونيد واقعا قشنگه
وقتی پرچم حضرت عباس(ع) و همراه اسرا آوردن تو قصر یزید
یزید پرچمو از دور دید به احترام پرچم پاشد ، وزیر پرسید یا امیر چرا تا پرچم علمدار حسین (ع) دیدید پا شدید ؟؟؟؟؟ پرسيد علمدار حسين (ع) چه كسي بود? جواب دادن: عباس(ع) برادر حسين(ع) ابن علي(ع)
یزیدگفت : این پرچم و نگاه کن ...
تمام چوبه پرچم تير و ضربه شمشير خورده...
وفقط جاي قبضه ي دست علمدار سالم هست،
این علمدار تا لحظه ایی که جوون تو بدنش بوده تا رمقه آخر وفادار بوده و پرچم را زمين ننداخته ...
به راستي كه تا دنيا دنياست ديگر مادري همچين فرزندي را بدنيا نمياره كه اینگونه شجاع و وفادار باشه ... قربون داداشی برم، که امان نامه رو ندید رد کرد، شب آخر وقتی همه اومدن از بین دو انگشت امام حسین (ع) جایگاهشون و تو بهشت ببینن نگاه نکرد و رفت ....
امام گفت عباسم تو جایگاهتو نمیبینی ؟؟؟؟
حضرت عباس(ع) گفت بهشت من شمایید... اگه توام عاشق علمداری کپی کن
"اَلسَّلٰامُ عَلَیْکََ یٰا اَبَاالْفَضْلِ الْعَبٰاس"
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بخشی از زيباييهاي وقايع کربلا:
زيباترين خواهش يک زن { همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش}
زيبا ترين بازگشت { توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)}
زيباترين وفا داري { نخوردن آب در شط فرات ابالفضل (عليه السلام) }
زيبا ترين جنگ { نبرد حضرت علي اکبر (عليه السلام) با دشمن}
زيبا ترين واکنش { پرتاب کردن سر و هب توسط مادرش به طرف دشمن}
زيبا ترين پاسخ {احلي من العسل جناب قاسم ابن الحسن(عليه السلام)}
زيبا ترين هديه {تقديم عون و محمد به امام حسين (عليه السلام) توسط مادرشان حضرت زينب (سلام الله عليها)}
زيبا ترين نماز { نماز ظهر عاشورا در زير باران تير}
زيبا ترين جانثاري { حائل قرار دادن دستها ، توسط عبدالله ابن حسن (عليه السلام) و دفاع از عمو }
زيبا ترين سخنراني { سخنراني امام سجاد (عليه السلام) و حضرت زينب (سلام الله عليها) در کاخ ظلم }
از همه زيبايي ها زيباتر جمله « ما رأيتُ الا جميلاً » که حضرت زينب (سلام الله عليها) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید:خب , چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
دکتر شریعتی می گوید:
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش کشته میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم اخرت.
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
برچسب های مهم
اسامی قاتلان شهدای كربلااز آل ابی طالب تا آنجا كه در تاریخ آمده، به این ترتیب است: (اول اسم شهدا آمده و سپس اسامی قاتلان)
1- امام حسین(ع): شمربن ذیالجوشن، سنان بن انس نخعی، حصین بن تمیم، خولی بن یزید و زرعه بن شریک.
2- علی اكبر(ع) پسر امام حسین(ع): مرة بن منقذ و همیارانش.
3- عبدالله بن حسین پسر شیرخوار امام حسین كه معروف به علی اصغر است: حرملة بن كاهل اسدی.
4- عبدالله بن علی پسر امیر المؤمنین(ع): هانی بن ثبیت حضرمی.
5- ابوالفضل العباس بن امیرالمؤمنین: یزید بن رقاد و حكیم بن طفیل.
6- جعفربن امیرالمؤمنین(ع): هانی بن ثبیت حضرمی.
7- عثمان بن امیرالمؤمنین(ع): خولی بن یزید و ابانی داری.
8- محمدبن امیرالمؤمنین(ع): ابانی داری.
9- ابوبكر بن حسن بن علی(ع): عبداله بن عقبه غنوی.
10- عبد الله بن حسن بن علی(عِ: حرملة بن كاهل اسدی.
11- قاسم بن حسن بن علی(ع): عمربن سعد بن نفیل ازدی.
12- عون بن عبدالله بن جعفر طیار: عبدالله بن قطبه بهانی.
13- محمدبن عبدالله جعفرطیار: عامربن نهشل تمیمی.
14 جعفربن عقیل بن ابی طالب: بشر همدانی.
:rose::dizzy:15- عبدالرحمن بن عقیل بن ابی طالب: عثمان بن خالد جهنی.
16- عبدالله بن مسلم بن عقیل بن ابی طالب: عامربن صعصعه.
17- ابوعبیدالله بن مسلم بن عقیل بن ابی طالب: عمروبن صبیح صیدادی.
18- محمدبن ابی سعید بن عقیل بن ابی طالب: لقیط بن ناشر جهنی.
این تعداد از شهدای كربلا از خاندان ابی طالب هستند و از آنجا كه آل ابی طالب و آل علی مقام ولایی در بین مسلمانان داشتند اسامی قاتلان شهدای كربلا از این خاندان در تاریخ ضبط شده است ولی بیشتر شهدای كربلا قاتلانشان ضبط نشده است.
19- سلیمان، آزاد شده امام حسین(ع): سلیمان بن عوف حضرمی.
20- مسلم بن عوسجه اسدی: عبدالله ضبابی، عبدالله بن خشكاره و مسلم بن عبدالله ضبابی.
21- زهیر بن قین: كثیر بن عبدالله و مهاجربن اوس تمیمی.
22- حبیب بن مظاهر اسدی: حصین بن نمیر، بدیل بن صریم و یك مرد تمیمی.
23- حربن یزید ریاحی: ایوب بن مسرح و همدستانش.
24- بریربن خضیر همدانی: بحیربن اوس ضبی.
25- همسر وهب بن عبدالله بن حباب كلبی: غلام شمربن ذی الجوشن.
26- عمیربن عبدالله مذحجی: مسلم ضبابی و عبدالله بجلی.
27- هلال بن نافع: شمر بن ذی الجوشن.
28- ابوعمرو نهشلی: عامربن نهشل ثعلبی
: بحارالانوار، ج 45، ص 65 تا ص 73
در این صفحات زیارت ناحیه مقدسه آمده است و بیشتر شهدای كربلا در این زیارت نام برده شده است. و از ص 1 تا ص 64 شهدای دیگری نیز ذكر شده و برخی از قاتلان هم آمده است. و در همین جلد 45 ماجرای مختار و انتقام از قاتلان شهدای كربلا هم آمده است.
پیامک های محرم
پــــرچـــــــمت را هر
کـــــــجا دیـــــدم
دویــــدم یـا حـسین (ع)
زیــــــر ایـــــن پرچم
هــــــــــــمیشه
خـــــیر دیــــــدم
یــــا حـــــسین (ع)
بیا به گریه ی این پیر مرد رحمی کن
عصای من نشکن قامتی کمان مانده
عباس یعـنی تشـنه در دریا نشسـتنـ:
عباس یعـنی بغـض مــولا را شکـستــن
عباس یعـنی نفـس را هـم بنـدهکــردن
عباس یعـنی آبــراشرمـنده کردنـ
خوش بحال کسانی که
هم زنجیر میزنند
و هم زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند
هم سینه میزنند
و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات میدهند
هم اشک میریزند
و هم اشک از چهره ی انسانی پاک میکنند
هم سفره می اندازند
هم نان از سفره کسی نمیبرند
آنوقت با افتخار میگویند
یا حُسـین (ع)
شـد غُرّش رعـد، مسـݓ از تڪبیـرݓ
شـد صاعـقہ، ماݓِ ضربݓ شمشیـرݓ
با جـذبـہے حیــدرانہے چشمانـݓ
مُلڪـ و مَلڪـوݓ مےشود تسخیـرݓ
یک طرف دست و
تمنا یک طرف
آب ریخت و
آبرو فریاد زد
می رسد بر گوش
بانگ العطش
دست از سرم بردار من بابا ندارم
سیلے نزن من با ڪسے دعوا ندارم
باشد بزن چشم عمو را دور دیدے
من هیچڪس را بین این صحرا ندارم
کربلا نرفتن سخت است...
کربلا رفتن سختتر!
تا نرفته ای شوق رفتن داری...
تا رفتی شوق مردن!
کربلا رفته ها می دانند
بعد از کربلا روضه ی حسین
حکم زهر دارد برای دل اوراق شده ی زائر!
آخر اینجا
دیگر عباس نیست
تا آرام شوی در حریم امنش...
این همه آدم رفتند و نیامده اند؛ و فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند میگویند: نیامد نیامد...
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
زينب امشب دلبرِ خود را تماشا ميكند
عصرِ فردا قتلگه را دشتِ غوغا ميكند
زينب امشب در ميان خيمهي عشقِ حسين
خود نظاره بر قد و بالاي زيبا ميكند
زينب امشب دردِ دل گويد به شاهِ كربلا
عصر فردا عقدهي اين ناله را وا ميكند
زينب امشب مرحمش يك غمزهي چشمِ حسين
عصر فردا ديدن رويش تمنا ميكند
زينب امشب خيمه را يك به يك سر مي زند
بهرِ ياري حسين هر جا تقلاّ ميكند
زينب امشب پر زند دورِ حسينِ تشنه لب
عصرِ فردا شكوه از اين داغِ عظما ميكند
زينب امشب يادِ مادر ميكند نزدِ حسين
عصر فردا خود پرستاريِ زهرا ميكند
زينب امشب بر گلوي دلبرش دارد نظر
عصرِ فردا بوسه بر رگ را تقاضا ميكند
وای اگر امشب فردا شود اه و واویلا:
وای اگر امشب فردا شود اه و واویلا:
روی این پشت شکسته کوهی از غم ریخته
برسرم بی تو برادر خاک عالم ریخته
زود پیدا کردمت ٬اینقدرها هم سخت نیست
پیکرت را دیده ام٬ در راه کم کم ریخته
رد سرخی که به دنبالم کنارت آمده
خون دست توست٬ از مابین دستم ریخته
زخمهایت٬ ابروانت٬ بند بندت وا شدند
بر سرت انگار صدها ابن ملجم ریخته
از عمودی که سرت خوردست سنگین تر نبود؟
چهره زیبای تو بدجور درهم ریخته
حسـین جان
بر میوه ی بهشت،
دگر لب نمیزنند
آنان کہ طعم تربتتان
را چشیده اند,,,,
وجودت خاک را بها داد یا حسین «ع»
نقش است به روی لب مهتاب،سلامی
شد ذکـر لب هـر دل بی تاب؛سلامی
ای فطرس فردوس در این روز حسینی
از مـا برسـان محضـر «ارباب»،سلامی
⚜دوباره مرغ دلم میل "کربلا" دارد
⚜همان حریم، که یک بام و دو هوا دارد
⚜یکی هوای " اباالفضل"، یکی هوای "حسین"
⚜چه باصفاست هوایی که "کربلا" دارد
ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﯾﺎﻭﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ و ﯾﺎﻭﺭﺍﻥ ﻣﻬﺪﯼ (ﻋﺞ)
* ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎﯼ ﻗﯿﺎﻡ ﯾﻮﺳﻒ ﺯﻫﺮﺍﺀ، ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﻧﺼﺮﺕ ﺍﻟﻬﯽ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺷﯿﺦ ﺻﺪﻭﻕ (ﺭﻩ) ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺭﯾﺎﻥ ﺑﻦ ﺷﺒﯿﺐ، ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ:
* «ﻭ ﻟﻘﺪ ﻧﺰﻝ ﺍﻟﯽ ﺍﻻﺭﺽ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻼﺋﮑﺔ ﺍﺭﺑﻌﺔ ﺁﻻﻑ ﻟﻨﺼﺮﻩ ﻓﻮﺟﺪﻭﻩ ﻗﺪ ﻗﺘﻞ ﻓﻬﻢ ﻋﻨﺪ ﻗﺒﺮﻩ ﺷﻌﺚ ﻏﺒﺮ ﺍﻟﯽ ﺍﻥ ﯾﻘﻮﻡ ﺍﻟﻘﺎﺋﻢ ﻓﯿﮑﻮﻧﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻧﺼﺎﺭﻩ ﻭ ﺷﻌﺎﺭﻫﻢ 《ﯾﺎ ﻟﺜﺎﺭﺍﺕ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦ》
* ﺑﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺼﺮﺕ ﻭ ﯾﺎﺭﯼ ﺣﺴﯿﻦ [ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ] ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻧﺪ، ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺣﺴﯿﻦ [ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ] ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ، ﮊﻭﻟﯿﺪﻩ ﻭ ﻏﺒﺎﺭﺁﻟﻮﺩ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻗﺒﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﺍﻗﺎﻣﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻗﺎﺋﻢ، ﻗﯿﺎﻡ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﯾﺎﻭﺭﺍﻥ ﻭ ﺳﭙﺎﻩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﻌﺎﺭﺷﺎﻥ ﯾﺎ ﻟﺜﺎﺭﺍﺕ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦ ﺍﺳﺖ » .
⚜ من نوکرحسینـم وعشقـم مُحـَرَّم است
⚜ من بنده ی حقیرم واو اسم اَعظماست
⚜ تـا زندهام به درگه وی بندگی کنـم
⚜ هـرکس بُوَدگدای حسین،شاهعالَم است
⚜ ضامنم حسيـن است و نمیشوم مأیوس
⚜ بی قرارم ڪرده ايـن شمارش معڪوس
صل الله علیک یا اباعبدالله
پــــرچـــــــمت را هر
کـــــــجا دیـــــدم
دویــــدم یـا حـسین (ع)
زیــــــر ایـــــن پرچم
هــــــــــــمیشه
خـــــیر دیــــــدم
یــــا حـــــسین (ع)
بِخواب آروم عزیزم که خوابِ آب ببینی
چه بی صبری چه غمگینی چه بی تابی
چِرا هر دم می گَردونی زَبون دور لَبات مادَر
به مَشکای بدون آب شُده خیره چِشات مادَر
چه بی صَبری علی لای لای چه بی تابی
علی لای لای چرا رودم نمی خوابـــــی
اگه با آب نیاد سَقا اُمیدَم نااُمید می شه
گُلِ مَن با لَبِ تشنه روی دستم شَهید می شه
از تو ممنونم باحال خرابم زجمع گداها نکردی جوابم ...
⚜ تا که جان اَست به تَن می گویَم
⚜ مَن غُلام اَدَب عَبّاسَم
من ســـــــاده دلـــــم بـﮧ دلـے كار نـدارم
جز حضـــرتـ اربابــــــــــ خـریـــــدار نـدارم
با لطمـــــﮧ بـروے بــــــدن خود بنــــوشتــم
مـن مست حسینم بـﮧ كسـے كار نـدارم
تا زمانی که «حسین» است رفیق دل من
میـل همـراه شـدن بـا دگـران نیست مرا
عمو عباس بى تو بابا تنها ميميره
عمو عباس بى تو قلب حرم ميگيره
بابا
گُلِ سر نیست ولی موی سرم هست هنوز
تـن مـن آب شــد امـا اثـرم هـســـت هـنــوز
جای سیلی ز روی گونه من پاک نشد!
رد شلاق بـه روی کمرم هسـت هنـوز...
محرم آمد...
یادمان باشد:
اول نماز حسین، بعد عزای حسین
اول شعور حسینی، بعد شور حسینی
محرم وصفر زمان بالیدن است نه فقط نالیدن
بساطش آموزه است نه موزه!
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺷﺨﺼﻲ ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ . ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ ، ﺑﺎﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺗﮑﻠﻴﻒ ﻣﻨﺰﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﺁﻥ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ . ﻫﻴﭽﻴﮏ ﺭﺍ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ . ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﮑﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ ﺁﻭﺭﺩ .
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺖ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺁﻧﺮﺍ ﺣﻞ ﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ، ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺁﻥ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻳﺎﻓﺖ .
ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ ...
" ﺣﻞ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ، ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ ."
نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو عشق دیریست كه در پیچ و خم عباس است
هر چه داریم همه از كرَم عباس است خلقت جنت حق لطف كرم عباس است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند
هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین ثبت نامش را فقط عباس امضاء می کند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عباس لوای هفت افراشته است وین راز به خون خویش بنگاشته است
او پرچم انقلاب عاشورا را با دست بریده اش بپا داشته است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
جانم فدای نام زیبایت، ابوالفضل قربان زخم چشم بینایت، ابولفضل
گر من به چای القمه بودم، زِ حسرت هر آن بخشکیدم برآن روزت ابولفضل
تاسوعا روز قمر بنی هاشم تسلیت باد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نام علمدار سپه آید به گوشم انگار من عمری به او حلقه به گوشم
جانم بلرزد هر می گوید «ابوالفضل» سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم
ایام سوگواری تسلیت باد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یا ابوالفضل :
آموخته ایم از تو وفاداری را خون تو نوشت معنی یاری را
ای کاش که آب کربلا می آموخت آن روز زچشمت آبرو داری را ...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به یکتایی قسم یکتا است عباس امیر کشور دلها است عباس
اگر چه زاده ام البنین است و لیکن مادرش زهرا است عباس
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یادم زوفای اشجع الناس اید وز چشم ترم سوده ی الماس اید
اید به جهان اگر اگر حسین دگری هیهات برادری چو عباس اید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای قدوقامت تو معنی قدقامت من ایکه الهام عبادت زوجودت گیرم
کربلا کعبه عشق است منم دراحرام شددراین قبله عشاق دوتاتقسیرم
دست من خوردبه ابی که نصیب تو نشد چشم من دیددراین اب روان تصویرم
باید این دیده ودستها بدهم قربانی تاکه تکمیل شود حج من وتقدیرم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
با خدا عباس وقتی دست داد . . . هر دو دست خویش را از دست داد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آهای عطر گل یاس آهای خدای احساس - تموم زندگیم فدای یک نگاه عباس
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم مست و لبم مست و سرم مست بخون ای دل که صبرم رفته از دست
بخون ای دل محرم اومد از راه بخون اجر تو با عباس بی دست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دریا تمام سوز لبش را به آب داد صحرا به تشنگان قدح آفتاب داد
مردی سوار اسب بهب دیا سلام کرد باران نیزه بود که او ار جواب داد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
همچو باران که شبی شعله به دریا زده است لشکر دشمن از اندام .... جا زده است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است
سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب نام زیبای اباصالح و عباس یکی است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی عباس آوای غزل خوانی مهدی
درک محرم کرده ای دانی چه گویم عباس یعنی اوج مهمانی مهدی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
كربلا لبریز عطر یاس شد . نوبت جانبازی عباس شد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله چون زمین هم میكند با نام زینب هلهله
دانی از چه رو گاه گاه توفان میشود صحنه جنگیدن عباس اكران میشود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ایمان ووفا سایه ی بالای تو بود ایثار علی (ع)نقش به سیمای تو بود
گر لب نزدی به اب دریا عباس(ع) دریای ادب میان لبهای تو بود